عاشقانه

عاشقانه

سرش پایینه و سرگرم کارشه

صداش میکنم

بر میگرده سمتم

- جونم ؟!

- یه چیزی بگم ؟!

- یه چیزی نه شما صد تا چیز بگو خانومم ؟!

- میشه بخندی ؟!

با تعجب از حرفم به خنده میفته ...

- واسه چی اینو گفتی الان ؟!

- آخه میدونی ؟!

- چیو ؟!

- " تو که می خندی انگاری منو خوشبختی میبوسه "

قهقهه میزنه و همونجور که داره میاد سمتم میگه :

- آهااااااای ؟! جز من یکی دیگه خیلی بیجا میکنه عشقمو ببوسه ...

وایسا بینم ...

+ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:,در ساعت15:2 محمد| |

تڪیـﮧ گـآهَم بآش ! 


میخـوآهَم سَنگـینی نِگـآه ایـن مَرבُمِ حَسـوב شَهـر رـآ

  

تـو هـَم حـِس کنـی

 

ایـن مَرבُم نمیتَـوآننـَב ببیننَـב

 

בست هآیِمـآن تـآ این اَنـدآزه بِہم می آینـב !

+ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:,در ساعت15:1 محمد| |

آهـــای غــريـبه…؟ کنــارشـــ مــي نــشيـنی وبــا چـــند آيــهـــ قــرآنـــ محــرمــش مـي شــوی… و مــن…! مــن ِ آشــنا بــا يـکـــ دنـــيا  حســرتـــ بـــه "او"… نــآ محرمـ✘ــَم…!!!!

 

 

تـــــو چه میفهمی...

حال و روز کسی را که دیگر...

هــــــــیچ نگاهی دلش را نمی لرزاند...





بازگشته ام

با کوله باری از شعر های ناگفته....

تنها اینجا

مکان امن عاشقانه های من است ....                                                                                                    

ببین..! گوش کن :

 
فرقی نمیکنه من و تو متولدِ کدوم برج سالیم ،

 
مهم اینه که اگه تو نباشی


 من همیشه برج زهرمارم ...!!

 

قتـ ــی حـــس میـ ــکنم

جایــے در ایــטּ ڪُره ے خآڪے

تــو نَفـس میڪشـے و مَـטּ

از هــَماטּ نَفـس هایـَت

نَفَـس میڪشَم

آرام مــی شَوَم

تـو بــآشـــــ

هـوایـَتــــ ! بـویـَتــــــ

بَـراے زنده مانَـدَنَـمــــــ ڪافـــے ست ..

+ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:,در ساعت14:55 محمد| |

 

برای من تماشای ماه و ستاره و خورشید کاری بدیع و عاشقانه است...

 

اما نوازش چهره ی تابناکت اوج لمس این عاشقانه هاست...

+ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:,در ساعت14:49 محمد| |

 

چند لحظه ای مرا بنگر...

آری خواب و بیدارم می کنند چشمانت...

همان ها که رنگشان برایم تداعی رنگ خواب است...

که سوق می دهند مرا تا شهر بی نهایت ها...

+ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:,در ساعت14:48 محمد| |

تلخ تر هم مگر میشود؟!!

وقتی بدانی...

اگر نباشی..

نه شهری بهم ریخته می شود...

و نه آسمانی به زمین دوخته...

 

اما باز هم لبخند میزنی.

+ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:,در ساعت14:47 محمد| |

خواستنت دست خودم نیست

هوای دلم بی تو تمام است

کاش میدانستی... 

+ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:,در ساعت14:45 محمد| |

را مزاحم خطاب کرد

همان که 

مراحم ترین فرد لحظه هایم بود...

+ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:,در ساعت14:44 محمد| |

بی تو مهتاب شبی باز آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

 

رفت در ظلمت غم, آن شب و شب های دیگر هم

بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم 

+ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:,در ساعت14:42 محمد| |

فانوس دلم را روشن کرده ام

به هر سو می روم تا بیابمت

غمگین غمگینم

تنهای تنها

از شادی ها دورم

شاید بیایی فردا...

+ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:,در ساعت14:41 محمد| |

هر شب به یادت تنهایی را معنا میکنم

با آنکه دلتنگم

عمق احساس را برایت به یادگار میگذارم

تا انتظار تنها امیدم باشد

+ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:,در ساعت14:40 محمد| |

يه سري از دوستان ميان ميگن وب جالبي داري نظر لطفتونه وبعد ميگن من تبادل لينك كنم دوست عزيز تو وب قسمت تبادل لينك هوشمند هست ابتدا ما رو لينك كنيد بعد عنوان و نام وبتون رو بنويسيد لينك ميشيد

قسمت تبادل لينك هوشمند وب

+ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:,در ساعت14:22 محمد| |

وقتي نيستي چنان به توفکرمي کنم
  • که مغزم به نبودنت پي نمي برد
+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت20:21 محمد| |

خدایا آسمانت چه مزه ایست؟!منکه فقط زمین خورده ام

 

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت20:19 محمد| |

 اگه به یــــــه نفر قول دادے باهــــــاش بمونے ...

دیگه حق ندارے چراغ امیــــــد دلشو خــــــاموش کنے ...

رو حرفــــــت باش و عاشقش بــــــاش...

مطمــــــئن باش دنیــــــاشو به پات میــــــریزه...

 

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت20:17 محمد| |

آدم بايد يه "تو" داشته باشه


که هر وقت ازهمه چي خسته و نااميد بود


بهش بگه:


مهم اينه که تو هستي...


بي خيال دنيا

 

 

تقدیم به بهترینم

M

+ جمعه 17 بهمن 1388برچسب:,در ساعت20:15 محمد| |

 

 

نمیدانم نامتــــ♥ـــــ را چه بگذارم…

 

مخاطب خاص!

 

تمام زندگی!

 

دلیل نفس کشیدن!

 

همه ی وجود…یا تنها عشقم!

 

… به هرنامی که باشی بدان …

 

♥.♥.♥...آ .. ر .. ا .. م...♥.♥.♥

 

♥♥♥♥♥♥♥ بــــرایــــتــــ♥ــــــ جــــــــــــانــ مـــیـــدهــــم♥♥♥♥♥♥

 

 
+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت20:13 محمد| |

ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺒﺮﻣﺘـــــ ﯾﻪ ﺟـــﺎﯼ ﺷﻠـــﻮﻍ ,


ﺧﯿﻠـــﯽ ﺷﻠـــﻮﻍ ,


ﻭﺍﯾﺴﺘـــﻢ ﺍﻭﻥ ﻭﺳــﻂ ﻧﮕﺎﺗـــــ ﮐﻨـــﻢ!


ﺑﮕـــﻢ ﺍﯾﻨـــﺎﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨـــﯽ؟


ﺑﮕـــﯽ ﺁﺭﻩ!...



ﺑﮕـــﻢ ﺗــﻮ ﻫﯿﺎﻫـــﻮﯼ ﻫــﻤﻪ ﺍﯾـــﻦ

ﺁﺩﻣـــﺎ ,

ﺑـــﺎﺯﻡ ﻣـــﻦ ﭼﺸﻤـــﺎﻡ ﻓﻘـــﻂ ﺩﻧﺒـــﺎﻝ

ﺗــﻮ ﻣﯿﮕـــﺮﺩﻩ ,

ﺩﻟــــﻢ ﺑـــﺮﺍﯼ ﺗـــﻮ ﺗﻨﮕــــ ﻣﯿﺸـــﻪ...

ﺻــــﺪﺍﻫﺎﺷـــﻮﻥﻭ ﻣـــﯽ ﺷﻨـــﻮﯼ؟

ﺑﮕـــﯽ ﺁﺭﻩ!

ﺑﮕـــﻢ ﺗــﻮ ﺍﻭﺝ ﻫﻤﯿـــﻦ ﺻﺪﺍﻫـــﺎ ﺩﻟــــﻢ

ﺩﻧـــﺒﺎﻝ ﺻــﺪﺍﯼ ﺗــﻮ ﻣﯿﮕـــﺮﺩﻩ...


ﺑﮕـــﻢ ﺣـــﺎﻻ ﭼﺸﻤﺎﺗــــﻮ ﺑﺒﻨـــﺪ ,

ﺑﮕـــﻮ ﭼـــﻪ ﺣﺴـــﯽ ﺩﺍﺭﯼ!

ﺑﮕـــﯽ ﺍﻧﮕـــﺎﺭ ﮔــــﻢ ﺷــﺪﻡ ﺑﯿـــﻦ ﯾــﻪ

ﻋﺎﻟﻤـــﻪ ﻏﺮﯾـــﺒﻪ ,

ﺑﮕـــﻢ ﺍﮔـــﻪ ﻧﺒﺎﺷـــﯽ ﮔــﻢ ﻣﯿﺸـــﻢ

ﺑﯿــﻦ ﯾــﻪ ﺩﻧﯿـــﺎ ﻏﺮﯾـــﺒﻪ...

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت20:12 محمد| |

هیچ وقت به خودت مغرور نشو برگها وقتی میریزند که فکر میکنند طلا شده اند. ............................................................. از شب پرسیدم چه بنویسم برای کسی که دوستش دارم؟گفت بنویس بی تو فردایی ندارم. ......................................................................................
+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت20:10 محمد| |

تا دوباره دیدنت . . . این رختخواب را وارونه خواهم خوابید . . . خیانت است به تو . . . ! سر بر کنار خیالت گذاشتن . . .

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت20:9 محمد| |

دلایل بودنم را مــــــــرور میکنم هر روز!

هر روز از تعدادشان کــــــــم میشود!

آخرین باری که شمردمشان

تنها یک دلیل برایم مانده بود..!

آنهــــــــــم دیدن تو بود !!

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت20:7 محمد| |

روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید …
چرا مرا دوست داری …؟
چرا عاشقم هستی …؟
پسر گفت …:
نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم …
دختر گفت …:
وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی .!.!.؟
پسر گفت… :
واقعا دلیلش را نمی دانم اما می توانم ثابت کنم که دوستت دارم …
دختر گفت …:
اثبات.!.!.؟
نه من فقط دلیل عشقت را می خواهم …
شوهر دوستم به راحتی دلیل دوست داشتنش را برای او توضیح می دهد…
اما تو نمی توانی این کار را بکنی …
پسر گفت …:

 

خوب …
من تو رو دوست دارم …
چون …
زیبا هستی…
چون…
صدای تو گیراست …
چون…
جذاب و دوست داشتنی هستی…
چون …
باملاحظه و بافکر هستی …
چون …
به من توجه و محبت می کنی …
تو را به خاطر لبخندت …
دوست دارم …
به خاطر تمامی حرکاتت…
دوست دارم …
دختر از سخنان پسر بسیار خشنود شد …
چند روز بعد …
دختر تصادف کرد و به کما رفت…
پسر نامه ای را کنار تخت او گذاشت…
نامه بدین شرح بود …:
عزیز دلم …
تو رو به خاطر صدای گیرایت دوست دارم …
اکنون دیگر حرف نمی زنی …
پس نمی توانم دوستت داشته باشم …
دوستت دارم …
چون به من توجه و محبت می کنی …
چون اکنون قادر به محبت کردن به من نیستی…
نمی توانم دوستت داشته باشم…
تو را به خاطر لبخندت و تمامی حرکاتت دوست دارم …
آیا اکنون می توانی بخندی …؟
می توانی هیچ حرکتی بکنی …؟
پس دوستت ندارم …
اگر عشق احتیاج به دلیل داشته باشد…
در زمان هایی مثل الان…
هیچ دلیلی برای دوست داشتنت ندارم…
آیا عشق واقعا به دلیل نیاز دار…؟
نه هرگز…
و من هنوز دوستت دارم …

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت20:6 محمد| |

چقدر خوشحــ ــال بود شیطــ ــان وقتے سیبــ را چیدم …
گمان مے کرد فریب داده استــ مرا
نمے دانستــ تو پرسیده بودے :
مرا بیشتر دوستــ دارے یا ماندن در بهشــ ــتــ را…

 
+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت20:5 محمد| |

این روزها “دوستت دارم” دیگر قلب کسی را به تپش وا نمی دارد
وگونه ی کسی را سرخ نمی کند!
شاید مشکل از دوست داشتن نیست ، از تکرار است.
قبل این که به کسی بگویی دوستت دارم،خوب فکرهایت را بکن،شاید
چراغی در دلش روشن کنی که خاموش کردنش به
خاموش شدن او بیانجامد

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت20:0 محمد| |

دیگه ارزش دل قد یک  مورچه شده
هر دو خواسته یا ناخواسته زیر پا "له" میشن …

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:59 محمد| |

نمیتونم ببخشم…
بخشیدن باید از ته دل باشه..
دل من شکسته دیگه سر و ته نداره…

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:58 محمد| |

نمى دانم چه رابطه ایست ؟ بین نبودنت با رنگ ها دلتنگ تو که میشوم زندگى ام سیاه مى شود !   

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:57 محمد| |

یک نفس عمیییییییییییییییییییییییییییییییییییق...........................................

 

 

 

کنارت که هستـــــــــــــــــــــم

 

عمیـــــــق تر نـــــــــفس میکشم

 

هوای با هم بودنمان را می بــــــــلعم و

 

مبــــــتلا تر میشوم

 

 

 

کنارم بمان اگر میـخواهی زنده بمانم...

 

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:56 محمد| |

بوی دریا و صدای باران..............................

 

نزدیکت می شوم بوی دریا می آید

 

 

دور که می شوم صدای باران

 

بگو تکلیفم با چشمهایم چیست ؟

 

لنگر بیندازم و عاشقی کنم ، یا چتر بردارم و دلبری کنم

 

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:55 محمد| |

ارام باش............

 

گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!

 

ببرم بخوابانمش!

لحاف را بکشم رویش!

دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!

حتی برایش لالایی بخوانم،

وسط گریه هایش بگویم:

غصه نخور خودم جان!

درست می شود!درست می شود!

اگر هم نشد به جهنم...

تمام می شود...

بالاخره تمام می شود...!!!

 

 

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:53 محمد| |

ما عاشقیم....................

ﻣﺎ ﺁﺩﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯿﺸﯿﻢ

 

 


ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﻋﺸﻘﻤﻮﻥ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯾﻢ ,

 


ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩﻧﺶ ﺩﺍﻏﻮﻧﻤﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ ..!

 


ﺷﮑﺎﮐﻤﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ ؛

 


ﺑﺪ ﺩﻝ ﻣﯿﺸﯿﻢ

 


ﺑﺪ ﺧُﻠﻘﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ

 


ﺩﻋﻮﺍ ﻣﯿﺸﻪ ؛

 


ﺑﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﯽ ﻣﯿﺸﻪ

 


ﻗﻬﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺳﺮﺩﺗﺮ ﻣﯿﺸﯿﻢ …

 

 

 


ﺍﯾﻨﺎ ﻫﻤﺶ ﺑﺨﺎﻃﺮِ ﺗﺮﺱِ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﻪ ﻫﺎﺍﺍ…

 

 

 

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:51 محمد| |

رفتنت همیشگیست؟؟....................

 

سراغت را

 

از “قاصدک” که می گیرم

 

تابی خورده و در دل ابرها” گم می شود

 

غصه ام می گیرد

 

می دانم!

 

شرم دارد از اینکه،

 

خبر دهد،

 

رفتنت” همیشگی بود”

 

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:49 محمد| |

بخاطر پابرهنه بودنم از من گذشت !

 

همان کس که در راهش کفشهایم پاره شد ...

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:48 محمد| |

این تـــلخ‌ ترین عذاب دنــیـــآست

بعضی‌هـــــآ ♥

دوستــ داشتـنی هـستند ♥

امــــآ ...

                                                                          نبـــآید دوسـتـشـآن داشته باشی

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:47 محمد| |

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:38 محمد| |

آهـــای غــريـبه…؟ کنــارشـــ مــي نــشيـنی وبــا چـــند آيــهـــ قــرآنـــ محــرمــش مـي شــوی… و مــن…! مــن ِ آشــنا بــا يـکـــ دنـــيا  حســرتـــ بـــه "او"… نــآ محرمـ✘ــَم…!!!!

تـــــو چه میفهمی...

حال و روز کسی را که دیگر...

هــــــــیچ نگاهی دلش را نمی لرزاند...

 

 


بازگشته ام

با کوله باری از شعر های ناگفته....

تنها اینجا

مکان امن عاشقانه های من است ....                                                                                                    

ببین..! گوش کن :

 
فرقی نمیکنه من و تو متولدِ کدوم برج سالیم ،

 
مهم اینه که اگه تو نباشی


 من همیشه برج زهرمارم ...!!

وقتـ ــی حـــس میـ ــکنم

جایــے در ایــטּ ڪُره ے خآڪے

تــو نَفـس میڪشـے و مَـטּ

از هــَماטּ نَفـس هایـَت

نَفَـس میڪشَم

آرام مــی شَوَم

تـو بــآشـــــ

هـوایـَتــــ ! بـویـَتــــــ

بَـراے زنده مانَـدَنَـمــــــ ڪافـــے ست ..

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:36 محمد| |

خدایااااا
خواهشت را کہ نه
التماست  می کنم !
دوراهی های زندگی را بردار
 
من همین یک راه را هم اشتباه میروم

نمـیــבانـے، 

چه בرבے בارב !

وقـتـے ...

פـالـم ...

בر واژه هـا هـم نـمے گنجـב …!

حواسمون باشه
دل آدما شیشه نیست که روی اون "ها" کنیم
بعد با انگشت "قلب" بکشیم
بعد وایسیم آب شدنش رو تماشا کنیم و کیف کنیم...!
رو شیشه دل نازک آدما...
اگه قلبی کشیدی 
.باید مردونه پاش وایسی

 

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:33 محمد| |

احساس قشنگیه وقتی بدونی یکی دوستت داره،

 

احساس قشنگیه وقتی بدونی یکی دلش برات تنگ شده

اما قشنگترین احساس وقتیه که بدونی یکی هرگز تورو فراموش نمیکنه!

            نمی دانم چشـــــــمــانتـــ با مــــــن چه میکند!!!
فقط وقتی که نگـــــاهم میکنی چنان دلـــ ـــ ـــم از شیطنــتـــ نگــــاهـــتــ می لـــرزد
که حـــــــس می کنم چقدر زیبــــــاست
فـــــــــــدا شدن ...
برای چـــشـــــمـــهای که تمام دنیــــــای مـــــن است............................................................................................................................................................................................................................................................................دخترک رفت؛ ولی زیر لب این را میگفت: او یقینا پی "معشوق" خودش می آید... پسرک ماند؛ ولی روی لبش زمزمه بود: مطمعنا که پشیمان شده برمیگردد!! "عشق" قربانی مظلوم "غرور" است هنوز!!

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:32 محمد| |

 

شــمــاره ات را پــاک کـــرده ام . . .

امــا . . .

هــر شـمــاره غــریـبــی

بــه شــوق ایـنـکــه تـــویــی خـوشـحــالــم مــی کـنــد ..!

 ....................................................................................................................

پشت پلکهایم نام تو را نوشتم
تا وقتی چشمهایم را بروی کسی میبندم بداند چرا********
ماندنبه پایِ کسی که دوستَش داری
قَشنگترین اسارت زندگیست
ضربان قلبم را با تار یاد تو کوک کردم
دلنوازی کن و خوش بنواز ک سخت دلتنگم................................................................................................................................به اندازه گریه گنجشک دوست دارم شاید این دوست داشتن کم باشه ولی وقتی یه گنجشک گریه میکنه میمیره 

 

.............تقویم روزهایم شکسته و گم است،
بی تو چه فرقی میکند امروز چندم است ؟................

چقدر سخته...

تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما

وقتی دیدیش هیچ چیزی بجز سلام نتونی بگی...

 

نباشی...کوه کندی!

نمیدانند دل کندم از کسی که کوهم بود...............................................................................................................................................................................................................................................................................

محال است ببخشم کسی را که...

وسط خنده هایم

وقتی به یادش می افتم...

گریه ام میگیرد ..........................................................................................................................................می گویند:
خوش به حالت!
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…!
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم می کنند،نه ابرو .…................................................................................................................................................................................................................................................................................دیشب در دادگاه زندگی محکوم شدم 
محکوم به این که یک عمر آرزوهایم را در آغوش دیگری ببینم ..................................................................................................................................................................................................

در زندگیِ هر آدمی باید کسی باشد که هر بار وقت خداحافظ‌ی در گوشش زمزمه کند:مراقب دارو نداره من باش

 ......................................................................................................................................

هــــــــــی رفیـق!!!

بدون چتر کنارم قدم نزن....
خیس دلتنگی هایم می شوی....
دنیای من ابری تر از آن است
که فکرش را می کنی....برای دل خودم می نویسم ...
برای دلتنگی هایم
برای دغدغه های خودم
برای شانه ای که تکیه گاهم نیست !
برای دلی که دلتنگم نیست ...
برای دستی که نوازشگر زخم هایم نیست ...
برای خودم می نویسم !
بمیرم برای خودم که اینقدر تنهاست !.!.!.!

هر کجا هستی

خودت را زودتر برسان ...

این زمستان بدون تو

هیچ بوی بهار نمی دهد .

 

+ جمعه 17 بهمن 1393برچسب:,در ساعت19:25 محمد| |

 

میدونی عشق یعنی چی؟

 

 

یعنی بعد این همه وقت که واسش می میری

 

نتونی بگی رنگ چشماش دقیق چه رنگیه چون قدرت نگاه به چشماشو نداری...

 

 

 

 

.دم از بازی حکم میزنی!

دم از حکم دل میزنی پس به زبان قمار برایت میگویم!

قمار زندگی را به کسی باختم که "تک" "دل" را با "خشت" برید!

جریمه اش یک عمر "حسرت" شد!

باخت زیبایی بود!

یاد گرفتم به "دل"،"دل" نبندم!

یاد گرفتم از روی "دل" حکم نکنم!

"دل" را باید "بــُـر" زد،

جایش "سنگ" ریخت که با "خشت"

"تک بـُـری" نکنند!........................................................

 

 

 

 چقدر خوبه عاشق کسی باشی که عاشقته "چقدر خوبه اشکات رو روی گونه های کسی بریزی که عمری ازش دور بودی و اما اون به یادت بود "چقدر خوبه ارزوی کسی باشی که سالها ازش دور بودی و تو دلت ارزوی دیگری داشتی و وقتی بهش میرسی که هیچ کسی جز تو"...رو نداره" چقدر خوبه وقتی بفهمی عاشق شدی که توی قلبت فقط یکی هست که میدونی توی قلبش فقط یکی هستی یکی مثل من"...و تو"..

 

 

 

.اگرلایق عاشقان چوبه ی دار است
اگرزیور عاشقان زخم وداع است
ببوسم چوبه ی دارو زخم وداع را
که عاشق شدن هم عالمی دارد.................................................

..............................................عاشـــ❤ــــق اسمـم میــشوم... 


وقتی تــــ 
❤ ـــو ؛ صدایم میکنی...!

                                                                       

لحظات دوریت را با ساعت شنی می شمارم

اکنون یک صحرا گذشته است . . .

ﻫﻤــــﻮﻥ ‏ﭼﻨﺪ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﻪ

 

ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻫﺎﻣﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻢ

 

ﻭ ﺑﻔﻬـــــــــﻤﻢ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ

 

ﺍﻣـــــــﯿﺪﻭﺍﺭﺗﺮﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﺩﻧﯿـــــــﺎﻡ

 

ﺑــــــﺎﻭﺭﮐﻦ . . .

من دست خالی و تـــــــــو اما ...

 


با ارتش "چشـــــم هایت" حمله می کنی...!

 

کفــشــ هــا چـه عاشـــقانه هایـــی با هـــم دارند !!!

 

یکی کــهـ گـُم شود ؛ دیگری محکوم به آوارگیست . . .

حرف های زیادی داری

سکوت علامت چیست

نمی دانم علامت رضایت است

یا همان جواب ابلهان خاموشی است

معنی جدیدی به سکوت داده ای

سکوتت را می فهمم

یعنی انتظار

 

 

عشق یعنی حتی اگه بدونی نمی خوادت . . .

 

بدونی نمیشه ، اما نتونی ترکش کنی . . .

 

نه خودشو ، نه فکرشو . . .

 

.

 

.

 

.

 

+ پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:,در ساعت17:47 محمد| |



طراح : صـ♥ـدفــ